محل تبلیغات شما


 
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران، معلمی اندیشمند، متفکری بزرگ، مؤمنی صادق، شجاع و مخلص رخت از جهان بر بست که سهم بسزایی در آگاهی بخشی انقلابی به نسل جوان و گسترش آن در میان اقشار روشنفکر و دانشگاهی جامعه ایران داشت؛ آری این مصلح بزرگ کسی نبود جز دکتر علی شریعتی مزینانی! 
تجربه دکتر شریعتی بخشی از تاریخ و فرهنگ معاصر ایران است. در آستانه انقلاب، گفتمان غالب، گفتمان شریعتی بود. نمای خارجی اسلام در دید طبقات تحصیل‌کرده و روشنفکر در آن روز یک نمای ضدروشن‌بینی بود اما هنر و قدرت  کلام شریعتی توانست نسل جوان را یک‌جا و دربست به طرف اسلام و ایمان مذهبی بکشاند؛ اسلامی که انسان را به پرواز به سوی بی‌نهایت، به سوی کشف وگشودن اندیشه‌های ناگشوده فکری و مقدس و انسانی و شریف سوق می‌دهد.» خوانش نو و بدیع او از تاریخ، دین و جامعه و گشودن افق‌های تازه در برابر دیدگان مخاطبان از ویژگیهای بارز شریعتی بود و از همین رو طبقه متوسط شهری، روشنفکران و دانشجویان  به شدت متأثر از کلام، گفتمان و بینش شریعتی بودند؛ چون تصویری که شریعتی ارائه می کرد جذاب بود و همین انگیزه حرکت جوانان برای عینیت بخشدن به این افق ترسیم شده بود. 
 هجرت زود هنگام شریعتی، خلاء بزرگی در فضای  فکری جامعه ایجاد نمود اما فکر، اندیشه و الگویی که در طی سالها از او در اذهان ساخته شده بود هیچگاه به دست فراموشی سپرده نشد اگر چه تلاشهای بسیاری برای تخریب و دفن آثار او، از سوی جریانات فکری و ی مختلف صورت گرفت. 
آراء و افكار را نمی‌توان به عنوان حادثه و اتفاقی كه در یك زمانی رخ داده و مربوط به گذشته است، در نظر گرفت. اندیشه‌ها و افكار اساسی، اموری فرازمانی هستند. به ویژه اینکه جنس آگاهی و معانی که تفکر و اندیشۀ شریعتی به  افراد می دهد از جنس اطلاعاتی نیست که متوقف شود، از اینرو مواجهه با او یک مواجهه‌ وجودی و پایدار است». 
مروری بر وقایع پس از انقلاب به وضوح نشان می دهد، سایۀ اندیشه و تفکر شریعتی پس از درگذشت او  نیز به شکل سیالی در فضای فکری جامعه وجود داشته و تأثیر آن همیشه به قوت زمان حیاتش در میان طیفهای مختلف جامعه باقی بوده است و از اینجهت است که آثار شریعتی تا به امروز نیز- هم از سوی مخالفین و هم از سوی موافقین- به بهانه های مختلف مورد بررسی و بازخوانی قرار می گیرد. این خوانش مکرر آثار شریعتی و واکاوی در اندیشه و تفکر او در مقاطع مختلف اجتماعی- ی جامعه ایران، گواه از زنده بودن و پویایی تفکر و اندیشۀ شریعتی است؛ تفکری که از آن به عنوان یک الگوی اجتماعی در متن پروژه اصلاح دینی» ، یاد میکنند. 

صاحبنظران بر این باورند پروژه‌ی اجتماعی‌ رفرم دینی از سوی شریعتی، که در قبل از انقلاب، موجبِ اختلافش‌ با بسیاری، از جمله، با ت سنتی بود. بعد از گذشت چند دهه از انقلاب نیز دال محوری روشنفکران منتقد اسلام ی در مخالفت با وی شد. آنها به این دلیل که سناریوی انقلابی که در ذهن پرورانده بودند را با آنچه که در عمل تحقق یافته بود، منطبق نمی یافتند، برای آسیب شناسی آن به سراغ مفاهیم رفتند مفاهیمی مانند: ایدئولوژی، اتوپیا، آرمان، ارزش، عدالت .اینها را سپردند به متولیانش و فکر کردند که تنها با علم کردن مفاهیمی دیگر است که می توانیم در تحول این عصر مشارکت کنیم. نتیجه چه شد؟ همان " شرک ارزشی" ماکس وبر: عدالت در برابر آزادی. ارزش در برابر دانش. اعتقاد در برابر علم. واقعیت در برابر اتوپیا. این همان سرنوشت رقت بار و تراژیک مفاهیم در جامعه ت زده ی ماست.»
 به عبارتی پروژه اصلاحی شریعتی هم از سوی سنتی ها و هم روشنفکرها مورد نقد جدی بوده است؛ در واقع  شریعتی همواره در معرض دو اتهام بوده است؛ یکی رواج بی دینی و دیگری تقویت دینداری ایدئولوژیک.
او به عنوان یک متفکر و مصلح اجتماعی راه سومی را به جامعه نشان داد که نه سنت و نه تجدد آن را برنمی تافت. راه حلی که شریعتی  چهار دهه قبل از این، پیش پای جامعه مذهبی ایران  گذاشت -برخلاف ادعای مخالفینش - به هیچ وجه التقاطی نبود بلکه میراثی بود که از پدرش - استاد محمدتقی شریعتی - و سایر اصلاح گران دینی هم عصرش مانند آیه‌الله طالقانی به او رسیده بود. 
شریعتی در این مسیر تلاش نمود فرهنگ خود را بشناسد و از آن مدل جامعه و ت مطلوب خود را پی ریزی کند. هنر شریعتی این بود که روایتهای مختلف فکری و ی جامعه ایران را بهم گره زد و روایتی جامع و با اعتبار بالا پدید آورد از اینروست که در روایت شریعتی با قالب و چارچوب مواجه نیستیم بلکه افقهای باز و گسترده پیش روی ماست.
در رویکرد تلفیقی شریعتی، انعطاف دال محوری بوده است و گشودگی خاصی  نسبت به امور تازه و زمینه های نو -ورای سیاه یا سفید دیدن جهان-وجود داشته است. در دوره ای که فرقه گرایی و انشعاب و گروه گروه شدن باب بود، شریعتی در عین حالی که به دنبال تغییر و اصلاح وضعیت موجود بود، به نحوی خیره کننده بر مرام وحدت بخش میان افراد جامعه باقی ماند. از اینروست که امروزه شاهدیم با رشد و قدرت‌گیری جریان‌های سلفی و افراط‌گرایانه درجهان، بسیاری از جوامع اسلامی مثل تركیه و مای و اندونزی بر ضرورت احیاء و تقویت جریان نواندیشی دینی تأكید می‌كنند و از این منظر به شریعتی به عنوان یكی از نمونه‌های برجسته این جریان اقبال نشان می‌دهند.
انعطاف شریعتی و دغدغه شخصیاش جهت حفظ وحدت، در حوادث مختلف مربوط به دوران بهبوهه انقلاب نیز به وضوح قابل مشاهده است؛ به عنوان مثال میتوان به قضیه درخواست شهید مطهری برای بررسی و اصلاح آثار دکتر و پذیرش آزادمنشانه از سوی او، اشاره نمود که بهترین گواه بر این مدعاست.
 درجامعه، تصاویر متفاوتی از شریعتی وجود دارد. این تصاویر معمولا یک‌بُعدی هستند. به‌ همین دلیل معلوم نیست درباره چه چیزی حرف می‌زنند. شریعتی را برخی یک ایدئولوگ، اتوپیک و آرمانی توصیف میکنند که طرح یک جامعه ی ایده آل را می ریزد و رویکردش صرفا" انتقادی است، نه اصلاحی. سلبی است، نه ایجابی. تنها به کاستی ها می پردازد، نه قوتها و بنابراین بزعم آنها برای دوران تغییر و انقلاب است و نه ثبات و نظم اجتماعی. برخی نیز به کویریات  دکتر استناد می کنند و او را آدمی احساساتی و شاعر مسلک توصیف می کنند. برخی  او را روشنفکر و برخی نیز آدمی سنتی می دانند و . اما شریعتی خود می گوید: من در اجتماعیات ، حرفها و سخنانی گفته ام که سویه های اجتماعی داشته و با مناسبات قدرت سرو کار دارد به کار مردم آمده است و در اسلامیات حرفها و سخنانی گفته ام که به کار خودم و به کار مردم آمده است و در کویریات آن دسته از نوشته هایی است که به کار خودم آمده است و با آن زندگی میکنم.
وجود تعابیر مختلف و گاه متضاد در مورد شریعتی از سوی طیفی متکثر از دوستداران او که هر کدام با زاویه دید خاص خود به شریعتی مینگرند موجب شگفتی است؛ چرا که شریعتی قالب و فورمی برای اندیشه تعریف نمی کند بلکه همیشه از افقهای باز پیش رو سخن می گوید و از اینرو هر فردی به فراخور زمینه ذهنی و اندیشگی خود دریافت منحصر بفردی از شریعتی دارد. نکته جالب توجه اینست که این وجوه متکثر و گاه متضاد، در یک فرد، یک شخص، یک انسان، وحدت یافته بود. و به تعبیر خود شریعتی، آنچه که به این تکثرها، وحدت می بخشد، همان جهت است. جهتی که به تعبیر شریعتی، در اندیشه ی او همواره ثابت مانده بود. جهتی که وجودش همه چیز را معنا دار می کند و غیبتش همه چیز را بی معنا، متناقض، غیرقابل فهم!»
این جهت همان مسیر منتهی به حقیقت است و از اینروست که امروزعلیرغم اینکه چهل و دو سال از شهادت شریعتی می گذرد؛ هنوز حقیقت و افق باز اندیشه او رو به روی ما گشوده است. حقایق همیشه ایجاد وحدت می کنند و حقیقتی که شریعتی از او سخن می گوید و دور نمای آن را نشان می دهد برای نسل امروز نیز  دست یافتنی است. به شرط اینکه نسل امروز گامی به سمت این افق حقیقت بردارد.
 شریعتی بر این باور بوده است که برای جذب جوانان به  حقیقت مذهب و دین می بایست سطح آموزش و تعالیم دینی را هم سطح با دانش آنها بالا برد چنانکه در جایی نوشته است: نسلی که با مدرن ترین اندیشه های امروز کم و بیش آشنا است و مکتب‌های فلسفی از هر طرف به مغزش هجوم می آورد و در سطح علم امروز جهان قرار گرفته و نسلی است که در رشته های گوناگون علمی و ادبی و فکری در سطح بسیار بالایی تحصیل می کند، نمی تواند در حد یک مذهب ارثی تقلیدیِ تعبدیِ راکد پائین بیاید. دلایل ارثی ای که معمولاً یک مادربزرگ يا دایه یا پدربزرگ به کودک ارائه می دهند، و او را تا کلاس پنجم و ششم ابتدایی می توانند ساکت نگهدارند، قادر نخواهد بود دانشجویی را که در رشته های مختلف علمی درس می خواند قانع کند، زیرا تعليم مذهبي او نيز بايد در همان سطح علمي امروز باشد.
بديهي است وقتي رشد علمی دانشجویی بالا برود و تفکر مذهبی او در همان سطح نازل تعلیمات دینی کلاس پنجم و ششم ابتدایی باقی بماند، این اختلاف سطح موجب ایجاد تناقض در ذهن او خواهد شد و ناگزیر می گردد آن را که در سطح پائین تری قرار دارد قربانی کند. اینکه به نظر می رسد مبانی اعتقادی و ایمان مذهبی نسل جدید سست تر شده، نه به خاطر این است که اصولاً روح این نسل روح لامذهبی و بیگانه با مذهب است، بلکه به عکس، امروز بیش از هر وقت دیگر نیاز به معنویت در نسل جوان، حتی در کشور ما، احساس می شود و متأسفانه به این نیاز جواب کافی داده نمی شود و در نتیجه خلاء ناشی از آن موجب آوارگی و پریشانی و رنج بیشتر این نسل گردیده و یا با چیزهایی پر می شود که به فساد و تباهی منجر می گردد و جز این دو سرنوشت، سرنوشت دیگری ندارد، و همین نیاز است که مسئولیت کسانی را که می اندیشند، و کسانی را که نسل خویش را می شناسند، تا این حد سنگین می کند.»

مهم ترین ارزش فکری شریعتی رها شدن از استعمارفکری، دنباله روی و تقلید است که امروز بیش از زمان حیات او مورد نیاز جامعه و نسل امروز ماست؛ چرا که در میان نوجوانان و جوانان ما به شدت شیفتگی به سمت مظاهر پیشرفت و زندگی غربی وجود دارد. برای تأیید صحت این ادعا کافیست کمی به اطراف خود و نسل جدیدی که در کنارمان  اعم از خانه، کوچه و خیابان، دانشگاه و شبکه های اجتماعی می بینیم، دقت کنیم. در اولین نگاه به لحاظ ظاهر، نوع لباس و پوشش و وهله بعد در آداب معاشرت و ادبیاتی که در ارتباط و تعامل با هم و نیز افراد دیگر جامعه دارند، همگی بوضوح آثار دور شدن از فرهنگ بومی و ایرانی و نیز دینی به چشم می خورد.
برخی از تحلیلگران، تنگناهای اجتماعی و ی در داخل جامعه ایران را به نوعی مقوم این جریان غربزدگی و واکنش اعتراضی به حاکمیت قلمداد میکنند. در این میانه این کشاش و نبرد جای رویکردهای آلترناتیو خالی است و این میدان را برای غربزدگی تازه ای باز گذاشته است.» اما چه باید کرد؟ نه میتوان منکر جذابیتهای غرب بود و نه می توان نسبت به خود باختگی نسل جوان در مقابل مظاهر فرهنگ غربی بی تفاوت ماند. 
 رجوع به سنت فکری شریعتی، راهی را پیش پای ما می گذارد که شاید برای خروج از این وضعیت کمک کننده باشد. تحلیل گران آثار شریعتی بر این باورند که شریعتی می دانست شور و ایمان آرمانی که در دل جامعه مبعوث می خواهد یکباره برانگیخته نخواهد شد از اینرو راه حل آن را  در تشکیل گروههای کوچک و همبسته ای می دانست که برای  هم اندیشی و فعالیتهای فکری و  اجتماعی در امور عام المنفعه و خیر گرد هم جمع شوند؛ چنانکه در آثار وی می بینیم که بارها با استناد به آیه و لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ .آل عمران/ .104 به این اصل محوری اجتماعی اشاره نموده است. در واقع شریعتی این سنت تاریخی را می دانست که تمامی حرکتهای اجتماعی بزرگ از فعالیت همین گروههای کوچک آغاز شده است و از همین رو بر تمرکز و سرمایه گذاری روی چنین گروههای مردمی تأکید داشت.
در شرایط کنونی به  مدد تکنولوژی و امکانات ارتباطی مدرن، تشکیل چنین گروههایی سهل الوصول تر از زمانۀ شریعتی  بنظر میآید اما معضل بزرگی تا کنون مانع بوده است که آنهم محروم بودن جامعه از روشنفکران مردمی، مانند شریعتی و آل احمد است. در غیبت طولانی  چهل ساله این تیپ از روشنفکران در جامعه ایران، متأسفانه مردم و به ویژه جوانان گروههای مرجع دیگری غیر از اقشار فرهیخته، اهالی فرهنگ و اندیشه را برای حل مسائل و معضلات اجتماعی  خود برگزیدهاند؛  چنانکه مشاهده میکنیم که سالهای اخیر در اکثر موارد بروز چالشها و تلاطمهای اجتماعی و ی، عامه مردم و به ویژه جوانان دنباله رو سلبریتی ها بوده اند. درتحلیل این موضوع البته از نقش جذابیتهای ذاتی مقوله هنر به ویژه برای جوانان نمی توان چشم پوشی نمود؛ چنانکه میدانیم دکتر شریعتی نیز از تئاتر به عنوان  ابزارهنری  برای انتقال پیام مذهب به دانشجویان و مخاطبان جوان خود استفاده می کرده است اما از سوی دیگر توجه به این مسئله اهمیت زیادی دارد که بدانیم نخبگان و فرهیختگان جامعه هم در یک فضای محدود و غالبا" در حوزه های تخصصی خود - منقطع از فضای اجتماعی و عموم مردم- مشغول به فعالیت هستند و طبعا" مردم و جامعه هم راه خود را می روند. در چنین بستری، قطعا" نمیتوان خیلی انتظار داشت که نوجوان و جوان چنین جامعه ای از میراث فکری و فرهنگی خود و مشاهیر و اسطوره های ملی و مذهبی خود  مطلع  شود،  چه رسد به اینکه از آنها  شناخت داشته و الگو بگیرد.
بنابراین امروز ما اگر به دنبال تقویت هویت ملی و مذهبی خود باشیم  و بخواهیم که نسل امروز را از شیفتگی نسبت به غرب باز داریم و به سمت فرهنگ بومی و ملیاش سوق دهیم؛ می بایست به فکر ایجاد حلقه های واسط و تسهیلگر در ارتباط دادن نخبگان جامعه به عامه مردم بویژه قشر نوجوان و جوان باشیم. 
در این میان با توجه به نیاز جامعه بنظر می رسد علاوه بر شناساندن گفتمان گشوده و منعطف شریعتی برای نسل جوان، می بایست مدل و شکل کار روشنفکری شریعتی- به عنوان یک الگوی موفق در ایجاد آگاهی و شور اجتماعی و دینی- نیز در فضای فکری و میان نهادهای آکادمیک ترویج داده شود. نهادهایی که صاحبنظران معتقدند اکنون فاقد چنین تیپ از روشنفکرانی هستند؛ چرا که غالبا"به سمت كارهای انتزاعی و فلسفی صرف سوق پیدا كرده و به همین خاطر ارتباطشان با جامعه و مسائل مبتلا به آن از دست رفته است. در حالی که می دانیم شریعتی معنای روشنفكری را در مسئولیتی می‌دید كه در قبال جامعه و مشكلات آن دارد و به همین خاطر وارد عرصه می‌شد و با جامعه ارتباط برقرار می‌كرد و به آگاهی‌بخشی می‌پرداخت. 

 

منتشر شده در رومه همدلی 29 خرداد 98

قصه ی من در صافی صفا

نگاهی به اجلاس بین المللی اربعین در نجف و کربلاء؛ ایده ای قابل تقدیر اما نیازمند بازنگری

مصاحبه با ایکنا(در مورد کتاب در جستجوی الگوی سبک زندگی از سیره رضوی)

شریعتی ,جامعه ,نسل ,یک ,اجتماعی ,هم ,که در ,است و ,است که ,و به ,از سوی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

memories کرونا ویروس را با هم شکست خواهیم داد