محل تبلیغات شما

 

     طبق نظریات جامعه شناختی دین در مناسک» انواع و اقسام عواطف و احساسات، از شادمانه تا اندوهبار وجود دارند. اين عواطف هم معطوف به فرد و هم معطوف به اجتماع هستند. به همين سبب مناسك بواسطه نوع عواطفي كه در درونشان دارند زمينه ايجاد تجربه شادمانه يا اندوهگين و رنج آلود را برای فرد فراهم مي كنند . لذا پاره اي از مناسك مؤمنان را به تجربه شادمانه جهان مي رسانند و پاره اي ديگر به تجربه رنج آلود و اندوهگين جهان. اولويت و تقدم اينها بستگي به اولويت و تقدم اين عواطف در حيات اجتماعي و روحيه جمعي و فردي افراد دارد. 
نگاهی کلی به حوادث قرون اخیر نشان می دهد که ایران به لحاظ ی معمولا" محروم از شرایط مساعد برای برخورداری از یک جامعۀ شاد بوده است چرا که تجربۀ بحرانها و مناقشات منطقه ای مختلفی را پشت سر گذاشته که نزدیک ترین آن جنگ تحمیلی هشت ساله با عراق بوده است؛ جنگی که مصائب و مشکلات فراوانی برای عموم مردم ایران به دنبال داشت چنانکه خاطرات تلخ و غمبارش همچنان در اذهانشان باقیست. از سوی دیگر، جامعه ایرانی به لحاظ مذهبی همواره موازنۀ نابرابری میان مناسک عزاداری و شادی را تجربه نموده است. ((ما در جامعه ای زندگی می کنیم که در تقویم آن ۹۲ روز، مناسبت سوگواری و ۲۵ روز مناسبت شادی وجود دارد))؛ بنابراین در تقویم ما نسبت غم به شادی غالب است. در واقع در جامعۀ شیعی ایران، مناسک عزاداری همواره وجه غالب را داشته است که در تبیین فلسفۀ آن- علاوه بر موضوع تمایل ذاتی انسان به جستجوی امر قدسی و متعالی در غمها و مصائب-  مسئله کارکرد عزاداری در ظلم ستیزی و اعتراض به حکومت غاصب و جائر مطرح می شود. البته در این ارتباط صاحبنظران اجتماعی این اشکال را مطرح میکنند که درحال حاضر چون یک حکومت شیعی زمام امور شیعیان را در دست دارد؛ کارکرد مذکور موضوعیت چندانی ندارد و  قاعدتا" مورد انتظار این است که وجه شادمانه مناسک دینی نیز فرصت بروز و ظهور یابد. این در حالیست که برخی اساسا" بر این باورند که انسان، در مصائب است که به دنبال ملجاء، پناه و یک امر متعالی و قدسی است و در این فضای غم و اندوه است که نیاز به هم نوع و همبستگی با دیگران دارد و بر عکس در فضای شادمانه از چارچوب و محدودیتهای دین و مومات امور قدسی گریزان است.
تحلیلگران اجتماعی همچنین این نظریه را مطرح نموده اند که نوعی تفکر دینی -محافظت گرایانه - غالب در ایران پس از انقلاب اسلامی بر بروز رفتارشادمانه جمعی تأثیر منفی داشته است و  نسبت به آسیبهای چنین شرایط اجتماعی هشدار می دهند چرا که بر این باور هستند که در فقدان شادی اجتماعی دو اتفاق می افتد؛ اول اینکه دگردیسی شادی رخ می دهد به این معنا که شادی در اشکال شناخته شده و متداول عیان نمی شود بلکه در مجالس دیگر مثل مراسم عزاداری و ترحیم و اینها نمود پیدا می کند، دوم هم اینکه شادی در چنین جامعه ای مخاطره انگیز می شود؛ یعنی درچنین جامعه ای وقتی شادی خودجوش پیش  بیاید، مردم همه خطوط قرمز را زیرپا می گذارند و بعضا" هم اتفاقات خطرناکی رخ می دهد.))
از طرفی شواهد میدانی هم نشان میدهد که درسالهای اخیر به تبع مسائل و مشکلات ناشی ازساختارهای ناکارآمد ی، اجتماعی و اقتصادی و بروز نابرابریها و بی عدالتیها، ناامیدی و نیتیهای اجتماعی به حدی رسیده است که شادی» به عنوان یک مطالبه یا مسأله اجتماعی جدی مطرح شده است؛ مطالبه ای که هم بواسطه وجود حاکمیت دینی و هم علقه های مذهبی اکثریت افراد جامعه سهم عمده اش متوجه دین» است. آنچه که به وضوح مشاهده می شود اینست که امروز جامعه ایرانی به برگزاری مناسک دینی با وجهی شادمانه و نشاط انگیز سوق پیدا کرده است؛ به عبارتی آن بخش از دینداران جامعه که در تفکر دینیاشان -به واسطه فاصله داشتن از نگاه صرفا" فقهی و توجه به وجه عرفانی دین- شادی و نشاط جزء ضروریات زندگی تلقی میشود در این جهت حرکت نمودهاند؛ بطوریکه امروزه شاهد بروز آثار چنین نگاه و نگرش ترمیمی  به مناسک دینی هستیم و در بزرگداشت اعیاد مذهبی، در سطح  نهادهای مختلف رسمی و غیررسمی،  تلاشهای چشمگیر  و قابل توجهی درجهت ایجاد فضایی شاد و بانشاط دینی صورت میگیرد. ضمن اینکه این دیدگاه هم مطرح است که برای پاسخ به چنین نیازی باید الگوهای جدید شادی را ساخت که ((البته یک ساخت فرمایشی و از بالا نیستند بلکه نیازمند به مشارکت مردم، نیاز خود آنها و استفاده از فرهنگ بومی و تاریخی خود آنها دارد)) تا بتوانند فرهنگ گذشته تاریخی شادمانی و جشنی که در این جامعه بوده است را با جهت گیری های فکری و اعتقادی خود هماهنگ کنند و بتوانند این فرهنگ شادی را به وجود آورند.
یکی از مناسبتهای شادی که در سنتهای مردم ایران ریشه دارد، عید فطر» است. مناسک شادمانه و آیینهای دینی مانندعید فطر، می تواند بستری مناسب و مستعد در برآورده نمودن مطالبه و نیاز اجتماعی به شادی باشد چرا که؛ عید فطر» یک جشن مناسکی و یک آیین دینی است که عناصر عمده فرهنگ ملی و بومی در آن یافت می شود و همین موضوع عامل اصلی و زمینهای مشارکت همدلانه و گسترده مردم در آن است. بنابراین می توان از جشن عید فطر» به مثابه الگویی از شادی مناسکی نام برد که درآن جهت گیری فکری و اعتقادی افراد با آداب و رسوم بومی اشان هماهنگ و ممزوج شده است .
در مناطق مختلف ایران متناسب با اقلیم و فرهنگ بومی مردم، شاهد آداب و رسوم خاصی در برگزاری مناسکی شادمانه مانند عید فطر هستیم مثلا": مراسم رؤیت هلال ماه و نگاه به آیینه، سبزه، قرآن، آب روان و چهره کودکان بعد از رؤیت آن، مراسم کیسۀ برکت، نظافت منازل، خريد لباس نو، تهيۀ آجیل، شيريني و ميوههاي تازه فصل و برنامه ريزي براي ديد و بازديد، مراسم حنابندان( کشیدن نقش‌های مختلف و زیبا بر روی دست‌های ن جوان و دختران)، طبخ آش و غذای روز عید.

مراسم جشن عید فطر عید فطر» به عنوان مناسکی دینی، بستر تجربه عواطفی  شادمانه را برای مؤمنان مهیا میسازد ؛ شادی که ناشی از احساس رضایت آنها در موفق شدن به انجام فرائض و واجبات دینی اشان  در زمان طولانی ماه رمضان است. در انجام تمامی مراحل مناسکی جشن عید فطر  وجود روح همبستگی، همدلی و جمع گرایی موجب مضاعف شدن این نشاط و شادمانی فردی می شود .افراد طي همين تشريفات مناسكي  مربوط به عید فطر با هم پيوند بیشتری پيدا مي كنند، به هم نزديك مي شوند وارتباط و صميميت شان با يکديگر بيشتر مي شود. افراد در این ایام از حيات فردگرايانه روزمره و مشکلات آن فارغ می شوند و با پیوستن به جمع اقوام، دوستان و آشنایان احساسات بهتر و شادتری را در بستر مناسک دینی تجربه می کنند . 

این آداب و رسوم و انواع دیگری از مراسم دینی که در جغرافیای پهناور ایران گسترده شدهاند با تمامی رنگ ها، زرق و برق ها و زیبایی های خاصشان که نشان از قوم و دیار خود دارند، وقتی  به جامعه یکدست ایرانی شناسانده شوند این امکان  پدید میآید که به مرور زمان به عنوان الگوهای جدید مناسک شاد دینی در میان عموم مردم پذیرفته شوند؛ امری که پس از پیروزی انقلاب کاملا" مغفول مانده است و از آن که به مثابه یک پتانسیل ارزشمند فرهنگی و بومی است، جهت تقویت نشاط اجتماعی دینداران کمترین بهره برداری صورت نگرفته است و رسانه های رسمی در بازنمایی این عید بزرگ و مناسبت دینی مهم، فقط به روایتی  مختصر و محدود از برپایی نماز صبح عید بسنده نموده اند که غالبا" هم وجه ی آن برجسته شده است.
 از اینرو اکنون ضرورت و نیاز اجتماعی و شرایط ایجاب می کند که رسانه ها و نهادهای متولی و حاکمیتی، به وجود تنوع و تکثر دینداری در جامعه احترام گذاشته و در رویکرد صرفا" فقاهتی که تا کنون نسبت به دین، داشته اند، تجدید نظر اساسی نمایند. و در این راستا به جنبۀ بومی و فرهنگی مناسک دینی شادمانه که برای عموم مردم جذابیت فراوان دارد، توجه نموده و به معرفی و گسترش آن در سطح عموم جامعه بپردازند.

قصه ی من در صافی صفا

نگاهی به اجلاس بین المللی اربعین در نجف و کربلاء؛ ایده ای قابل تقدیر اما نیازمند بازنگری

مصاحبه با ایکنا(در مورد کتاب در جستجوی الگوی سبک زندگی از سیره رضوی)

شادی ,دینی ,جامعه ,هم ,اجتماعی ,شادمانه ,است که ,که در ,در این ,مناسک دینی ,و در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها